شعر

چند صورت از مستی

چند صورت از مستی کاندید جایزهی شعر شاملو بوده است. بندهای از این کتاب را با هم بخوانیم:

‎تو پوتین هایت را واکس میزنی وُ میگویی تهران به تخمم
‎و باز فریاد میزنیم وُ سینما جمهوری میسوزد
‎میسوزد… دود
‎دودی که تا میدانِ آزادی.. آزادی.. آزادی
******************
‎تنها که میشود دو دست
‎نور شبیهِ رفتنِ یک غریبه است
‎و زمان
‎منگنه ای درشت با فلزی که یکتنه علامت میدهد
‎ما رفته ایم وُ روز نمیرسد
‎تنها میانِ دو قایق
‎یکی رفته است
‎و یکی، چشمانِ
‎دیگریست
******************
‎دمدمایِ صبح
‎خونِ هم را مکیده
‎دور میریزیم
‎برایِ لحظهٔ شگرفِ ماندنِ استخوان
‎گوشت هایم را به نیش میکشی
‎تلخم؟
‎تلخی
‎مرز از مرکّبِ فرضیست میانِ ما
‎بگذار برام خواب ببینی
‎خوابِ تو را ببینم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *