چند صورت از مستی کاندید جایزهی شعر شاملو بوده است. بندهای از این کتاب را با هم بخوانیم:
تو پوتین هایت را واکس میزنی وُ میگویی تهران به تخمم
و باز فریاد میزنیم وُ سینما جمهوری میسوزد
میسوزد… دود
دودی که تا میدانِ آزادی.. آزادی.. آزادی
******************
تنها که میشود دو دست
نور شبیهِ رفتنِ یک غریبه است
و زمان
منگنه ای درشت با فلزی که یکتنه علامت میدهد
ما رفته ایم وُ روز نمیرسد
تنها میانِ دو قایق
یکی رفته است
و یکی، چشمانِ
دیگریست
******************
دمدمایِ صبح
خونِ هم را مکیده
دور میریزیم
برایِ لحظهٔ شگرفِ ماندنِ استخوان
گوشت هایم را به نیش میکشی
تلخم؟
تلخی
مرز از مرکّبِ فرضیست میانِ ما
بگذار برام خواب ببینی
خوابِ تو را ببینم