کوررنگی یک روایت تودرتوی شاعرانه است. داستانی تکهتکهشده، با جملاتی نامتعارف، و بیتوجه به ساختار. غیر خطی بودن، آشناییزدایی، عدم قطعیت و تردیدانگاری، به تقابلکشیدن مرگ و زندگی، چندصدایی راوی، مخاطبقراردادن مستقیم خواننده، پراکندهگویی و روایتهای پارهپاره و حضور نویسنده و دغدغهی نوشتن نویسنده در متن داستان، همه و همه نمونههای بارز داستانهای پست مدرن است. کوررنگی میان واقعیت و خیال شکل میگیرد، در دنیایی که رنگها را به چالش میکشد و تا آنجا پیش میرود که انسان امروز را دچار کوررنگی میبیند. داستان مرگ پیرمردی است که در سلاخخانه کار میکرده و بعدها در چاپخانهای مشغول به کار شده است. راوی، از طریق پیرمرد وارد فضای چاپخانه میشود و کمکم جهان عجیب و غریبی پیشروی خود میبیند. جهانی سراسر وهم و رویا، که راوی یکصبح با صدای دزدگیر ماشینی که شنیده میشود، انگار ناخواسته و ناخودآگاه به کوچه کشیده میشود و یکباره خود را در میانهی مسیری که میرود به سمت آن جهان نامعلوم میبیند. مرگ بیدلیل و عجیب پیرمرد در فصلهای میانی داستان، در جایی نامعلوم، دور از خانه و چاپخانه، با حیات مرموز راوی جوان و صدای نویسنده، همه درهم میپیچند و راوی و پیرمرد یکی میشوند و هربار به شکلی پیش روی خواننده قرار میگیرند و همین امر باعث میشود که مخاطب سردرگم شود و احساس ناتوانی از تشخیص درست کند. (شیده شریفی)
«نمیپرسم کدام خاطره را مرور میکند صبح به این زودی که آسمان هنوز تاریکی دارد، یا چهطور پیدا میکند در هوایی اینچنین بلاتکلیف. از لابهلای تاریکی خاطرهای کهنه را با همهی کنجکاویام میدانم که سوالم به احتمال زیاد از حالی که دارد بیرون میآوردش حتی شاید عصبانیاش کند پس نمیپرسم. درست میان همین دقیقههاست. بیشک همراه سکوتش به تفاوت توسی و سرمهای فکر نمیکند. حتما چیزی که فکرش را اینهمه مشغول کرده آنقدر اهمیت دارد که حتی رنگها را برای دقایقی از یاد ببرد.»
کوررنگی
شهاب لواسانی
نشر حکمت کلمه
چاپ اول ۱۳۹۸
قیمت: ۲۵۵۰۰ تومان