نقد و نظر

تماشای مجهول‌: مجموعه‌ای از آزمون و خطا و سوال‌ها درباره‌ی شعر و داستان و ادبیات

در جمع آوری و منتشر کردنِ این نوشته‌ها، اضطراری بود. یک طوری از تعجیل و جبر که در زندگی و زیستِ جمعیِ ما امری روزمره است. نوعی از اجبار، همه جا حتی در انتخاب‌هایمان با ما هست، نه از آن روی که در جامعه‌ای احیانن با آزادی‌های محدودِ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به هم بسته شده‌ایم، نه! لزومن به این دلیل نیست، و البته می دانیم که آزادی در هر جامعه‌ی مفروض و معین، محدودیت‌ها مخصوص به خود را دارد که تابعی از شرایط سیاسی و اقتصادی و منطقه‌ای آن جامعه است. مجبوریِ ما نه به آن دلیل که به خاطر سرعت فزاینده‌ی خواسته‌ها و نیازها و آرزوهای جمعی ما و فشار نیروهای بیرون از “ما”یی است که این نیازمندی‌ها را عقب انداخته و به همین دلیل است که در ما و در رفتارهای ما و بخصوص در همه‌ی کارهایمان اضطراری هست، یک شتاب زدگی معلوم و مشخص برای جبران کردنِ حسرت‌هایی که از پسِ آرزوها و آرمان‌های برآورده نشده‌ی مان روی دستمان کود شده است. اگر نه در کشوری که نقد ادبی هنوز برای خودش یک کرسیِ ساده هم در دانشگاه‌ها ندارد، گردِ هم آوردن تعدادی نوشته‌های (بلاشک) هنوز نابالغ در یک مجموعه، به قصد گره گشودن از هیچ اتفاق و فضای ادبی‌ای نیست و کاری هم نمی‌تواند در آنچنان وضعیتی بکند که ما در آن گرفتارانیم. در جامعه‌ی شاعران و داستان نویسان و هنرمندانِ ایرانی شمار منتقدان جدی‌ای که بدون کاسب کاری‌های معمول نظری و بدون حقنه کردن خود به ترجمه‌های خوب یا مغلوطِ وارداتی بتوانند سرِ پایِ یک سنت نظریِ فَحل جان بگیرند و بنویسند، به تعدادی کمتر از انگشتان دو دست است، پس چون مرا چه ادعایی و چه کار به انتشار مجموعه‌ای نوشته‌های ذوقی و استحسانی درباره‌ی ادبیات و شعر و داستان. نوشته‌هایی که بی گمان سیاه مشق‌های نویسنده‌اش هستند وقتی که سعی داشته با ادبیات، برخوردی انتقادی داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *