داستان

زنانی که زنده‌اند

مجموعه داستان «زنانی که زنده‌اند» اثر فریبا چلبیانی با حضور سیدمرتضی شاهترابی داستان‌نویس و منتقد ادبی و جمعی از علاقه‌مندان به ادبیات داستانی در موسسه فرهنگی هنری اقالیم احساس برگزار شد.

مرتضی شاهترابی در ابتداء با اشاره به نام مجموعه داستان مورد اشاره، گفت: این کتاب نامش را از نخستین داستانش گرفته و از این جهت می‌توان گفت نویسنده یک انتخاب جسورانه داشته است، چرا که نویسندگان مجموعه داستان معمولاً نام کتابشان را از قدرتمندترین داستان کتاب انتخاب می‌کنند و آن داستان را در میانه‌های اثر می‌گذارند که خواننده ناگزیر شود کنجکاوانه اثر را بخواند و به داستان مورد نظر برسد.

وی اضافه کرد: نویسنده جسورانه همان داستانی را که نام کتاب از آن گرفته شده، در پیشانی و آغاز اثر می‌گذارد که خواننده تکلیفش با کتاب روشن شود و اگر این انتخاب خوشایندش باشد، دیگر داستان‌ها را هم بخواند.

این منتقد ادبی نخستین داستان این مجموعه را قدرتمندترین داستان آن ارزیابی کرد و گفت: از نوع نگاه به موضوع، تم و ساختار روایی این داستان قدرتمندترین داستانِ مجموعه است و دیگر داستان‌های کتاب هر کدام به یک شکل بسط و گسترش همین تم در ساختارهای روایی متفاوت را بر عهده دارند.

شاهترابی دومین داستان قدرتمند مجموعه را سومین داستان این مجموعه معرفی کرد و افزود: سومین داستان مجموعه با عنوان «ضرباهنگ» تداعی‌گر «شناگر» و «جان چیور» است و جالب اینکه هر دو، روایتگر تنهایی شخصیت اصلی داستان و سرگشتگی او در یاد و خاطره همسر هستند.

وی بیان کرد: همه داستان‌های «زنانی که زنده‌اند» تاریخ‌گذاری شده‌اند و می‌توانند کرونولوژی داستانی نویسنده و بیانگر سیر تحول قلم، نگاه و رویکرد او در دوره‌های مختلف باشند. نکته قابل توجه اینکه داستان‌ها از سال‌های مختلف نویسندگی نویسنده گزینش شده و کنار هم قرار گرفته‌اند و در کنار هم یک نگاه کلان را درباره زن و زندگی زنان می‌سازند.

این داستان‌نویس به حضور فعال زن در این کتاب پرداخت و یادآور شد: زن در تمامی داستان‌های این مجموعه گاهی در نقش شخصیت اصلی، گاهی شخصیت فرعی و گاه شخصیت مکمل حضور دارد. زنان داستان‌ها با رفتارها و افکار سنتی برخی در جایگاه و خانواده سنتی هستد و برخی از سنت عبور کرده‌اند و در جایگاهی امروزی و حتی فرامدرن قرار گرفته‌اند.

شاهترابی دغدغه و نگرانی زنان در این مجموعه را امری کلیدی برشمرد و تصریح کرد: ازدواج و روابط زنانه در داستان‌های مختلف کتاب دیده می‌شود و بیشترین امری که به آن پرداخته شده، دغدغه و نگرانی زنانی است که در بند باورها و رفتارهای سنتی مانده‌اند. از طرف دیگر مأموریت، تشکیلات و مبارزه و گذشتن از خود برای انجام مأموریت برای زنان غیرسنتی هم به نحوی در این مجموعه دیده شده است.

این داستان‌نویس و منتقد ادبی در پایان با اشاره به اینکه زنان در این داستان‌ها فقط زنده‌ هستند و در واقع زندگی نمی‌کنند، گفت: زنان این مجموعه داستان چه در دنیای خیالی و داستانی، چه در دنیای واقعی و بیرونی همگی تنها هستند؛ زنانی که چه در زندگی عادی، چه در زندگی سازمانی و غیرعادی، به دنبال یافتن و داشتن توجه و مهربانی دیگران‌اند، اما پیوسته از این مهربانی و جایگاه و حق‌شان بی‌نصیب‌اند و علل و عوامل مختلف نمی‌گذارد به حق‌شان برسند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *